مترجم سايت

چند دروغ رایج در ایران:
 
خـــــنـــــد^ه^ بـــــازار
شادمانی همه جا پشت در است ، در گشودن هنر است...!
 
 
یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

1 کار که عار نیست!

2 همه ادما زیبایی خاص خودشون رو دارن!

3 پول که شخصیت نمیاره!

4 علم بهتر از ثروته!

5 فکر کردی چی ، مملکت قانون داره!

6 تن آدمی شریفست به جان آدمیت, نه همین لباس زیباست نشان آدمیت!

7 تلاش کنی به هرچی که بخوای میرسی!

8 پول چرک کف دسته!

9 پدر مادر بچه هاشون رو به یک اندازه دوست دارن!

10 خدا ادم ها رو برابر افریده!

11 بچه دختر ، پسرش فرق نمیکنه!

12 از هر دست بدی از همون دست میگیری !...

کدوم شماره دروغ نیست؟



یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

این جمله " از پذیرفتن بانوان بد حجاب معذوریم"

دقیقا حکم این جمله رو پاکت سیگار رو داره که "سیگار عامل اصلی سرطان است" :)))))




یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

بچه : بابا من برای چی بدنیا اومدم ؟
بابا : تو بدنیا اومدی تا زیباییهای این دنیا رو ببینی ، عاشق بشی ، بگی ، بخندی ، محبت کنی ، لذت ببری ، ...
بچه : بابا ؟
بابا : بله !
بچه : ببند!!!



یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

زاغی بر درخت نخل نشسته بود و فلافل می خورد .

روبهی امد و گفت :ها وولک چه بالی ،چه دمی، عجب عینک ریبونی !!

مشکی رنگ عشقه!!!

دمت گرم یه دهن بوخون 

زاغ فلافل را زد زیر بغل و گفت :مو خودوم کلاس دُوُمُم دهن سرویس !!!

در ضمن مو کلاغ نیستم، عقابُم!!!




یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 ﺑــﻪ ﺳـــﻠـﺎﻣـﺘــــﯽ ﺩﺧﺘــــــــــﺮﯼ ﮐــﻪ ....
.
.
.
.
.
.
+ادامه مطلب



ادامه مطلب ...


شنبه 4 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

نبینی از دستت رفته!!!

+ادامه مطلب



ادامه مطلب ...


شنبه 4 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 اولین چیزی که بهش دلبستم توبودی،آروم وقرارنداشتم...

گریه میکردم...

تورومیخواستم...

میدونستم تونباشی نمیخوابم...

.

.

.

+ادامه مطلب



ادامه مطلب ...


شنبه 4 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

یا رب آن نوگل خندان که سپردی به منش،
اونقدر لوس و ننر شد که سپردم به ننه اش!

 



شنبه 4 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 نانسى آستور – (اولین زنى که در تاریخ انگلستان به مجلس عوام بریتانیاى
کبیر راه یافته و این موفقیت را در پى سختکوشى و جسارتهایش بدست آورده
بود) – روزى از فرط عصبانیت به وینستون چرچیل (نخست وزیر پرآوازه وقت
انگلستان ) رو کرد و گفت:

من اگر همسر شما بودم توى قهوه‌تان زهر مى‌ریختم.
چرچیل (با خونسردى تمام و نگاهى تحقیر آمیز): من هم اگـر شوهر شما بودم مى‌خوردمش!)



شنبه 4 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 روزی نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید:«شما برای چی می نویسید
استاد؟» برنارد شاو جواب داد:«برای یک لقمه نان»

نویسنده جوان برآشفت که:«متاسفم!برخلاف شما من برای فرهنگ مینویسم!»

وبرنارد شاو گفت:«عیبی نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم»!

 



شنبه 4 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

به مامانم میگم سرم درد میکنه … میگه چرا ؟
میگم شاید تومور مغزی دارم …
میگه خفه شو ذلیل مرده … این حرفا چیه میزنی ؟ !

فک و فامیله داریم؟

 



شنبه 4 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

پسر يه اشتباه ميکنه

دختر سرش داد ميزنه

پسر بعد معذرت خواهي ميکنه

 

.

.

.

.

 

دختر يه اشتباهي ميکنه

پسر سرش داد ميزنه

دختر ميزنه زير گريه

بازم پسره باید معذرت خواهی کنه

آخه چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟




شنبه 4 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

بعضی وقتها عقل آدم یه چیز میگه و دلش یه چیز دیگه
اصلاً هر دو شون غلط کردن آدم باید ببینه زنش چی میگه !



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

نقطه؟ چین

خوشه ؟ چین

پاور؟ چین

گل؟ چین

دست ؟ چین

مو؟ چین

عرق؟ چین

ته ؟ چین

دامن ؟ چین چین !

ببین چین تا کجای زندگیمون نفوذ کرده !




جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

همه ی بدبختیامون مال خودمونه به شادی ها که میرسه میگن بیاید قسمت کنیم . . . !



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 یه دوس دخترم نداریم که خودشو همش درگیرمون کنه
ما هم بگیم دختر برو به زندگیت برس
اونم بگه لامصب زندگیه من تویی!!!



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 دیشب خسته بودم وسط حال ولو شدم ، خوابم برد، نصف شبی یه لحظه احساس کردم نفسم بالا نمیاد و دارم خفه میشم، جد و آبادم اومد جلو چشم!! افتادم به سرفه کردن و نفس نفس زدن، قشنگ اینقد سرفه کردم که بنفش شدم!
یکم که تونستم نفس بکشم تو اون تاریکی نگا بالا سرم کردم، دیدم بابام وایساده داره هر هر میخنده!!

همینجوری، مات و خواب زده پرسیدم چیه؟!؟ چی شده؟؟

با خنده و خیلی ریلکس گفت:هیچی ندیدمت، پام رفت رو گردنت، بخواب بخواب!!! :|
:)))))))))))))))))))))))))))))
)))))))))

 فک و فامیله داریم؟



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 داریم آبگوشت میخوریم, گوش کوبُ گرفتم دستم ، تیریپ خاطره های کودکی....به بچه خواهرم میگم :دایی جون این گوش کوب سنش از منم بیشتره ....

مادرم از اون ور میگه : فایدشم همین طور !



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 اگر میخواهی در زندگی قدم های بزرگ برداری

همیشه شلوار کردی بپوش !!!



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 تا حالا دقت کردین به اخبار ها !


بارش برف و رحمت الهی در شمال ایران !!

ده دیقه بعد بارش برف و سرمای مرگبار در اروپا !!!

مملکته داریم ؟!



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 مسئولین محترم گوگل خواهشا برید سر اصل مطلب

و سر مارو شیره نمالید..

جی پلاسو ، جی میلو ، جی تاک میخوام چی کار!

اگه مردی یه جی اف برسون!

مردیم از تنهایی...!



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 گاهی مجبورین با بعضیا موافقت کنین فقط به خاطر اینکه خفه شن !!!



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 نفهمی دردیست که فرد را نمی کشد اما اطرافیان را دق مرگ می کند . . .



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 لذتی که توی باز و بسته کردن درِ باتریِ کنترل تلویزیون موقعِ تماشای تلویزیون هست،
توی تماشای خود تلویزیون نیست !



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 یه قانونی هست که میگه:
یه مریضی میگیری که از هر یک میلیون یه نفر اونو میگیره!!
اما تو قرعه کشی بانک بین دو نفرم که باشه تو برنده نمیشی!!!



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 تا حالا دقت كردين موقع نماز خوندن تمام خاطراطي كه از كودكي
تا حالا برامون اتفاق افتاده رو يادمون مياد!!?!!



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 یه طوری تو ۲۰:۳۰ میگفتن که اروپا تو قحطی به سر میبره که من فکر کردم تو یورو ۲۰۱۲ میخوان با توپ پلاستیکی بازی کنن!!!

 



جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 فقط یه ایرانی می تونه هر چیزی که میوفته رو زمین،رو با یک فوت ضدعفونی‌ کنه !



پنج شنبه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 دخترها مثل چي هستن؟؟؟؟؟

1ـ دخترها مثل راديو هستن،هر چي ميخوان ميگن هر چي بگي نميشنون...

2ـ مثل ليمو شيرين هستن،اولش شيرينن ولي بعد تلخ ميشن...

3ـ مثل كنتور برق ،هر چند وقت يكبار سنشون صفر ميشه...

4ـ مثل فلزيابن،هر وقت از جلوي طلا فروشي رد ميشن عكس العمل نشون ميدن...

بقیش رو شمابگید...؟!

[ نظرای این پست بدون تایید نویسنده نمایش داده میشن (همین الان نوشتی همین الان همه میتونن ببینن)]

 



پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

غضنفر ساعت سه نصفِ شب زنگ میزنه صدا و سیما، میگه:

ببخشید آقا به نظرِ شما الان مسئول مملکت خوابه؟

یارو میگه: نمیدونم ولی احتمالاً باید خواب باشن.

غضنفر میگه: معذرت میخوام؛ ولی آقای رئیس جمهور چی، ایشون هم خوابه؟

یارو میگه: نمیدونم ولی یحتمل ایشون هم خواب باشن.

غضنفر میگه: ببخشید ولی آقای وزیر چی؟

یارو میگه: احتمالاً ایشون هم خواب هستن، چطور؟

غضنفر میگه: پس دمت گرم حالا که همه اینا خوابن یه شو هندی بذار حال کنیم! 



پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 پسره از باباش ميپرسه بابا فرق حادثه با بدبختي چيه ؟ ميگه پسرم فکر کن ما رفتيم شمال يه موج بزرگ مياد مادرتو ميبره تو دريا، به اين ميگن حادثه. حالا اگه يکي پيدا شه مادرتو نجات بده بهش ميگن بدبختي!!!



پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

یک ایرانی و یک آمریکایی قرار گذاشتند به تعداد روزهای تعطیل کشور خود به دیگری پس گردنی بزنند!! آمریکایی اول شروع کرد و همینطور که میزد می گفت: - تولد عیسی, ژانویه, وفات عیسی, عید پک و تعطیلاتش تمام شد و حالا نوبت ایرانی رسید:
- تولد امام اول, دوم, سوم .... دوازده ام و شروع کرد به نام بردن تمام پیغمبرها و تولد و وفات شان در حالیکه آمریکایی داشت از درد فرار میکرد, فریاد زد - کجا در میری؟ هنوز سه ماه تعطیلی موند!!!



پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

ارمنيه و تركه و رشتيه و اصفهانيه يك عمر رفيق بودن، از بخت بد، ارمنيه مرحوم ميشه، باقي رفقا هم ميرن تشييع جنازش. رسم اين ملت هم گويا اين بوده كه هركدوم از نزديكان بايد دم آخري يك پولي مينداختن تو قبر. خلاصه اول تركه ميره بالاسر قبر و كلي گريه زاري ميكنه و آخر هم دست ميكنه، ده تا هزاري ميندازه تو قبر. بعد رشتيه مياد باز كلي آه و ناله ميكنه و بعد هم دست ميكنه ده تا هزاري ميندازه تو قبر. آخري نوبت اصفهانيه ميشه، مياد جلوي قبر كلي گريه زاري ميكنه، آخرش هم با بغض ميگه: شرمنده، من صبح وقت نشد برم بانك پول بگيرم. بعد يك چك سي‌هزارتومني مي‌نويسه ميندازه تو قبر، بيست‌هزارتومن بقيشو برميداره!!!



پنج شنبه 3 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

آدم به 6 دليل شانس اورد چون حوا نمی تونست اينارو بهش بگه:
1. مي دوني من چند تا خواستگار داشتم؟
2. برو از شوهراي مردم يادبگير!
3. ديشب كجا بودي؟
4. چرا پولاتو ميدي مامانت؟
5. چرا به اون زنه نگاه كردي؟
6. من آدمت كردم!

بقیش رو شمابگید؟

[ نظرای این پست بدون تایید نویسنده نمایش داده میشن (همین الان نوشتی همین الان همه میتونن ببینن)]



پنج شنبه 2 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

سه نفر آمريکايي و سه نفر ايراني با همديگر براي شرکت در يک کنفرانس مي رفتند. در ايستگاه قطار سه آمريکايي هر کدام يک بليط خريدند، اما در کمال تعجب ديدند که ايراني ها سه نفرشان يک بليط خريده اند. يکي از آمريکايي ها گفت: چطور است که شما سه نفري با يک بليط مسافرت مي کنيد؟ يکي از ايراني ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهيم.


همه سوار قطار شدند. آمريکايي ها روي صندلي هاي تعيين شده نشستند، اما ايراني ها سه نفري رفتند توي يک توالت و در را روي خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بليط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بليط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لاي در يک بليط آمد بيرون، مامور قطار آن بليط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمريکايي ها که اين را ديدند، به اين نتيجه رسيدند که چقدر ابتکار هوشمندانه اي بوده است.


بعد از کنفرانس آمريکايي ها تصميم گرفتند در بازگشت همان کار ايراني ها را انجام دهند تا از اين طريق مقداري پول هم براي خودشان پس انداز کنند. وقتي به ايستگاه رسيدند، سه نفر آمريکايي يک بليط خريدند، اما در کمال تعجب ديدند که آن سه ايراني هيچ بليطي نخريدند. يکي از آمريکايي ها پرسيد: چطور مي خواهيد بدون بليط سفر کنيد؟ يکي از ايراني ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.


سه آمريکايي و سه ايراني سوار قطار شدند، سه آمريکايي رفتند توي يک توالت و سه ايراني هم رفتند توي توالت بغلي آمريکايي ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار يکي از ايراني ها از توالت بيرون آمد و رفت جلوي توالت آمريکايي ها و گفت: بليط ، لطفا !!!



چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 قبلنا نه فیس بوک بود نه توییتر ، نه هیچی … یک ماشین حسابِ زوار در رفته داشتیم یک عدد توش می‌نوشتیم برعکسش میکردیم میشد گوگوش ، کلی خرکیف می‌شدیم!!!

یادش بخیر!!!



چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 دو تا جوجه از بچگی عاشق هم بودن اما. . . بزرگ شدن دیدن هر ۲ تا خروسن ، نتیجه اخلاقی : تا وقتی جوجه ای عاشق نشو. . . !



چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 یه دوست دختر هم نداریم بریم از وسط میدون براش گل بکنیم!!!



چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 یه دوست دخترم نداریم با همفکریش دختر و پسرا رو به وصال هم برسونیم ...!!!



چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:, :: ::  نويسنده : Ali Sadeghi

 یه دوس دخترم نداریم
جورابامونو بشوره،بعد اتو کنه

بعد پامون کنه!

بعد بوسمون کنه بگه مرسی که افتخار دادی جواراباتو بشورم عشقم!

ما هم جوابشو ندیم...!!!



درباره وبلاگ


به قول فامیل دور :
شادمانی همه جا پشت در است ، در گشودن هنر است...!
************
خسیس بازی در نیار....!
دوست دارم نظرت رو در مورد پست هام بدونم...!
پيوندهاي روزانه
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان خـــــنـــــد^ه^ بـــــازار و آدرس as2012.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تماس با ما

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 44
بازدید هفته : 98
بازدید ماه : 1387
بازدید کل : 178633
تعداد مطالب : 945
تعداد نظرات : 847
تعداد آنلاین : 1

« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools




Future Google PR for as2012.loxblog.com - 3.28

.

چت روم

.



سرگرمی نمکی

 
 
 
با کليک بر روي +1 ما را در گوگل محبوب کنيد
td width= target=